چگونه موهای جف بزوس روییدند
۱۳۹۹ دی ۲۱, یکشنبه ساعت ۱۶:۴۵جف بزوس تصمیمش را گرفته بود، او برای اینکه موهایش برویند یک تصمیم خیلی بزرگ گرفت. برای هر مویی از سرش که بروید یک جایزه بزرگ ۲۰۰ هزار دلاری تعیین کرد. پیش خودش میگفت غیر ممکن است هر مویی با ۲۰۰ هزار دلار وسوسه نشود و نروید. آخر جف بزوس پولدارترین مرد دنیا بود و چه جایی بهتر از اینجا که میتوانست پول هایش را خرج کند. این جایزه بزرگ را تعیین کرد و به تمام موهایش اعلام کرد. یک جلسه فوری بین موهایش برگزار شد. موهای جف بزوس هم وسوسه شده بودند. اما خیالشان از اینکه آیا جف راستش را میگوید یا نه راحت نبود. پس از یک اجتماع بزرگ بین موهایش قرار شد که چند مو فقط برویند و ببینند آیا جف بزوز راستش را میگوید یا نه. به ۳ تار از موهای کنار گوش جف بزوس دستور داده شد که برویند. آن سه تار هم شروع به رویش کردند. جف هر روز موهای سرش را چک میکرد که ببیند آیا این پول آنها را وسوسه کرده است یا نه. اما هر بار نا امید از جلوی آینه بر میگشت. مطمئن شده بود که با پول نمیتواند موهایش را بخرد. که آنها برویند. اما جف هیچ گاه به موهای کنار سرش دقت نمیکرد. دریغ از اینکه آن سه تار مو روییده بودند و او میبایست ۶۰۰ هزار دلار به آن سه مو میپرداخت. چند ماهی گذشت. یک شب یکی از موها به خواب جف آمد و واقعیت را به او گفت. به اون گفت که برود و کنار گوشش را چک کند. آن تار مو به جف گفت که قضیه از چه قرار است و اجتماع بزرگی بین موهایش برگزار شده و آنها این تصمیم را گرفته اند. جف زمانی که از خواب بیدار شد فورا آن سه موی کنار گوشش را دید و یک چک ۶۰۰ هزار دلاری برای آن سه کشید. آن سه مو قضیه را اطلاع دادند و باز هم اجتماع بزرگی بین موهای جف برگزار شد. به تمامی موهای کنار جف دستور داده شد که در بیایند. جف هم متوجه این قضیه شده بود و برای هر مویی ۲۰۰ هزار دلار را پرداخت میکرد. اما جف موهای کنار سرش را نمیخواست. او موهای بالای سرش را میخواست و تعجب کرده بود که چرا موهای بالای سرش رشد نمیکنند. در اجتماعی که بین موها برگزار شده بود این قضیه مطرح شده بود که اگر موهای کنار با ۲۰۰ هزار دلار در بیایند موهای بالایی باید با مبلغ دو برابر آن رشد کنند. اما جف این را نمیدانست. اینبار هم آن تار مو به خواب جف آمد و قضیه را به او گفت. جف اینبار اعلام کرد که به موهای بالای سرش اگر رشد کنند به ازای هر تار ۵۰۰ هزار دلار پرداخت میکند. موهای بالای سرش پس از شنیدن این قضیه خیلی خوشحال شدند. یک اجتماع بزرگ دیگر برگزار شد. اینبار رئیس موها همه ی موها را قانع کرده بود که نرویند. آخر او نباید به اندازه ی بقیه ی موها پول میگرفت. رئیس و معاونانش اینبار مانع روییدن موها شدند. آنها بقیه را هم قانع کرده بودند که اگر صبر کنیم میشود پول بیشتری از جف گرفت. دریغ از اینکه آنها فقط به فکر خودشان بودند. جف با تعیین این جایزه باز هم شوکه شده بود که چرا موهایش نمیرویند. باز هم آن مو به خوابش آمد و قضیه را برایش تعریف کرد. جف متوجه اشتباه خودش شده بود. او لازم نبود به همه ی موها پول بدهد. تنها بایدبه رئیس موها یک پول درست و حسابی میداد تا او بقیه ی موها را قانع کند که برویند. اما این قضیه را باید جوری مطرح میکرد که بقیه موها متوجه این قضیه نشوند. وقتی دوباره آن تک مو به خواب جف آمد جف به او گفت که به رئیس موها بگوید که به اون یک میلیارد دلار پول میدهد اگر بقیه ی موها را قانع کند که برویند. رئیس موها وقتی قضیه را متوجه شد تصمیش را گرفت. اینباربه میان تمام موها رفت و به آن ها گفت که ما باید دل جف را بدست بیاوریم. برای آنکه خودمان را ثابت کنیم باید بروییم. بعد از روییدن جف به ما ایمان می آورد و ما میتوانیم پول بیشتری از جف بگیریم. تمام موها حرف رئیسشان را باور کردند. آنها شروع به روییدن کردند. خیالشان راحت بود که رئیسشان میتواند پول زیادی برای آنها بگیرد.آنها نمیدانستند که رئیسشان یک میلیارد دلار گرفته است. موها بعد از روییدن انرژی لازم را نداشتند. آنها نیاز به پول داشتند. اما به امید حرف رئیسشان خودشان را محکم نگه داشته بودند.
ادامه دارد ...